سلامت نیوز: مقایسهای از فعالیتهای اجتماعی سه کاندیدای مطرح ریاست جمهوری در حوزههای اصلی بهداشت و درمان و سلامت، آموزشوپرورش، محیطزیست و آموزش عالی، امور شهری و مبارزه با آسیبهای اجتماعی نشان میدهد که اولویتها و برنامههای محمدباقر قالیباف شهردار فعلی تهران و حجتالاسلام ابراهیم رییسی، عهدهدار تولیت آستان قدس رضوی در این موارد اجتماعی هنوز اعلام نشده و در واقع کارنامه، رویکرد و وعدههای بسیار مبهم دانسته و بعضا هیچ فعالیتی در این حوزههای مهم جامعه نداشتهاند.
به گزارش سلامت نیوز،روزنامه جهان صنعت نوشت: حوزههایی که مستقیما جان و مال و زندگی مردم و اینده آنها با آن گره خورده است.از جمله وضعیت نامناسب زیستمحیطی کشور در مناطق مختلف و وضعیت بهداشت و سلامت جسم و روان مردم، بهخصوص آسیبهای اجتماعی که هنوز برنامهای در این خصوص اعلام نشده است. اما اگر بازگشتی بزنیم به اقدامات گذشته این افراد داشته باشیم، ابراهیم رییسی در دورهای حساس در دهه 60 به مدت پنج سال دادستان تهران بوده و پیش از آن هم حوزه اختیارات و مسوولیتهایش در حوزه قضایی بوده و نگاهی به سابقه وی نشان میدهد که مدیریت قضاییاش از سال 1359 و با حضور در جایگاه دادیاری شهرستان کرج آغاز شد. اما هنوز چند ماهی از این دوره نگذشته بود که با حکم دادستان کل انقلاب، شهید آیتالله قدوسی، دادستان کرج شد. سال 64 آغاز مدیریت قضایی رییسی در تهران بود چراکه رییسی در همین سال به سمت جانشینی دادستان انقلاب تهران انتخاب شد. پس از گذشت سه سال از این تاریخ و در سال 1367، احکام ویژه و مستقیمی برای رسیدگی به مشکلات قضایی در برخی استانها از جمله لرستان، کرمانشاه و سمنان را مستقل از ساختار قوه قضاییه، از بنیانگذار انقلاب اسلامی دریافت کرد. پس از آن هم امام خمینی(ره) چندین پرونده مهم را برای تصمیم قضایی به وی محول کرد.
بعد از رحلت امام خمینی، رییسی با حکم آیتالله یزدی رییس وقت قوه قضاییه، به سمت دادستان تهران منصوب شد و از سال 1368 تا 1373 به مدت پنج سال این مسوولیت را برعهده داشت. پس از آن و از سال 1373 به ریاست سازمان بازرسی کل کشور منصوب شد و این سمت را تا سال 1383 عهدهدار بود. رییسی از سال 1383 تا سال 1393، به مدت 10 سال معاون اول قوه قضاییه و از سال 1393 تا سال 1395 نیز دادستان کل کشور بود. همچنین وی از سال 1391 تاکنون با حکم مقام رهبری به عنوان دادستان کل ویژه روحانیت و در نهایت با رحلت آیتالله واعظ طبسی به عنوان تولیت آستان قدس رضوی منصوب شد. همه این سوابق نشان میدهد حوزه اختیارت و مسوولیتهای وی در سطحی بوده که چندان به مسایل اجتماعی مربوط نمیشده و تا همین حالا هم برنامههای وی در بخشهای متفاوت اجتماعی، ناگفته باقی مانده است. چه آنکه حوزه مسوولیتهای وی در قوه قضاییه قطعا ایشان را با آسیبهای اجتماعی آگاه و آشنا کرده و حداقل دراین زمینه باید برنامههایی اعلام میشد که نه اعلام شده و نه اظهارات سابق وی به تحقق پیوسته است. به عنوان نمونه پیگیری پیدا کردن عوامل اسیدپاشی در اصفهان بود که پس از گذشت چند سال از این فاجعه و آسیب دیدن و نابودی زندگی چندین دختر جوان، هرگز عامل اسیدپاشی پیدا و به جامعه معرفی نشد.
در زمینه حفاظت از محیطزیست اگرچه فعالان محیطزیست بارها در خصوص تخریب محیطزیست شکایتهایی را تسلیم قوه قضاییه کردند اما آقای رییسی چه در مقام معاون اول قوه قضاییه و چه در مقام دادستان کل کشور اقدام بازدارنده و موثری که بتواند از حقوق عمومی در حوزههای زیستمحیطی دفاع کند انجام نداده است. به رفتار قوه قضاییه در زمان تصدی قضایی ایشان، علاوه بر این انتقاد وارد است که زندانزدایی، که از جمله برنامههای مهم حکومت جمهوری اسلامی ایران بوده و نقش مهمی در کاهش آسیبهای اجتماعی و جامعهپذیری مجرمان داشته را چندان جدی نگرفته است.
قالیباف در 12 سال شهردار بودن چه کرد
در خصوص عملکرد اجتماعی محمدباقر قالیباف نیز صحبتهای بسیاری میتوان عنوان کرد. وقتی در قامت شهردار تهران پس از فرماندهی نیروی انتظامی، به مدت 12 سال در یک نقطه، مسوولیت اصلی اجرایی شهری 12میلیون نفری را داشت و در نهایت شش ماه آخر مسوولیت وی این گونه بود. شورای شهری که تا لحظات آخر در قبال عملکرد او و نظارت روی تخلفات و فساد زیرمجموعهاش، مساله املاک نجومی، استخدامهای بیضابطه افراد ناکارآمد و بدون تحصیلات با حقوق بالا در متروی تهران و ازهمه مهمتر فاجعه پلاسکو که کارنامه نهایی وی بود، ضعیف عمل کرد. قالیباف با همین رویه، بدون برکناری یا استیضاح یا پذیرفتن کوتاهیها و قصور در کشته شدن 22 آتشنشان و شهروند تهرانی و فساد زیرمجموعهاش، کاندیدای ریاستجمهوری شد. اینها تنها بخشی از عملکرد نیمه دوم سال 95 قالیباف بر مسند شهرداری تهران بود.
در خصوص تخلفات شهرداری مناطق مختلف که خود نیز به آن اذعان کرده است، مجالی برای گفتن نیست. همچنین در خصوص وضعیت بودجههای دریافتی و نحوه عملکرد این سازمان در قبال هزینههای آن قابل تامل و ابهام بوده است. از شائبه تصویب نشدن افزایش بودجه سازمان آتش نشانی توسط دبیر کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تا مخارج اضافه دریافتی شهرداری بدون ارائه عملکرد حساب.
سنگینترین و مهمترین آن صورت تلفیق مالی سال 93 و تخلفات مالی آن سال بود که توسط رحمتالله حافظی رییس کمیسیون سلامت شورای شهر و منتقد شماره یک قالیباف در گفتوگو با «جهانصنعت» عنوان شد؛ تخلفی بسیار سنگینتر با رقمی بالاتر از فساد املاک نجومی که در کنفرانس مطبوعاتی بعدی حافظی هم سند آن به خبرنگاران ارائه شد.
دیگر اتفاق مهم شهری در خصوص عملکرد شهرداری ظرف سالهای اخیر ساختن پل صدر با هزینههای بسیار گزاف بود که حالا بعد از چند سال بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران و اعضای منتقد شورای شهر به بیهوده بودن ساخت آن اذعان میکنند و معتقدند شهرداری با افزایش اتوبانسازی و پلسازی و ارجحیت خودرو به انسان، هم باعث افزایش آلودگی هوا میشود و هم این میزان هزینه میتوانست بسیار زودتر از اینها صرف ساخت مترو شود و آلودگی هوای تهران را نیز که مسوولیتی چند بعدی و حل این معضل بر عهده سازمانهای متعدد است، کاهش دهد. از سویی دیگر علاوه بر تراکمفروشی و شهرفروشی متعدد و ایجاد شغلی به نام پارکبانی و اجاره خیابان به مردم جهت پارک کردن خودروهایی که روز به روز بر تعداد آنها در کلانشهر تهران افزوده میشوند، یکی از اقدامات بحثبرانگیز قالیباف در مسند شهردار تهران، از بین بردن هویت این شهر با پاساژسازیها و مال و مراکز خرید متعدد و فروش پارکها بود. نقطه عطف این مساله تبدیل میدان تاریخی ولیعصر به پاساژهایی عظیم و بدون کوچکترین عامل زیباییشناسی و توجه به اهمیت این میدان به عنوان تاریخ پایتخت بود.
قطع و جابه جایی درختان متعدد چنار در خیابان ولیعصر و خیابان سی تیر و ارائه مجوز قطع درختان باغهای شمال شهر جهت سبز شدن برجهای عظیم و آسمانخراشهای بیشتر در شهری که حالا تبدیل به سنگ و آهن و سیمان شده و روزی به باغها و هوای لطیفش شهره بود از اقدامات انتقادبرانگیز شهرداری ظرف سالهای اخیر بود. یکی از عملکردهای مثبت شهرداری در خصوص ایجاد گرمخانهها برای اسکان بیخانمانها و معتادان کارتنخواب بوده که البته تعداد آنها کافی نیست و عمدتا مردان را پوشش میدهد چه آنکه در بسیاری از مباحث مربوط به ساماندهی آسیبهای اجتماعی و زنان آسیبدیده اختلافنظر جدی با سازمان بهزیستی وجود داشته و خیلی از مسوولیتها را شهرداری نپذیرفت و معتقد بود مسوول اصلی بهزیستی است. اینها تنها بخشی از مرور عملکرد قالیباف در حوزه شهری و اجتماعی بوده است. فارغ از آن سایر برنامههای وی در حوزه آموزشوپرورش و محیطزیست و آموزش عالی و آسیبهای اجتماعی نیز هنوز اعلام نشده است.
عملکرد مثبت دولت یازدهم در حوزه سلامت و محیطزیست
در خصوص عملکرد حسن روحانی، رییسجمهور فعلی کشور در حوزههای اجتماعی نیز چند مورد بیش از همه اهمیت داشته است. به عنوان مثال بزرگترین فعالیت و عملکرد مثبت وی در خصوص ایجاد طرح تحول سلامت بود که نه تنها 11 میلیون نفر هرگز بیمه نشده دارای بیمه سلامت شدند، بلکه هزینههای درمانی و خرید وسایل درمانی و هینههای دارو برای بسیاری از افراد طبقه ضعیف جامعه بسیار کمتر شد، اقدامی که باید در دولتهای بعدی با منابع مالی پایدار ادامه پیدا کند اما به شرط آنکه پزشکان نیز همکاریهای لازم را داشته باشند. همچنین در زمینه آموزشوپرورش نیز با وجود بازداشت برخی از معلمان که مسوولیت مستقیم آن با دولت نبود، برخی انتقادات پیگیری شد که هم حقوق فرهنگیان تا حدودی افزایش یافت هم موضوع رتبه بندی معلمان پیگیری شد که بر اساس سوابق و تجربههای معلمان آنها رتبهبندی شده و به همان میزان افزایش حقوق آنها را به دنبال داشت.
اما اتفاق تلخ اختلاس از صندوق ذخیره فرهنگیان و تعرض به برخی دانش آموزان در مدارس در این دوره و عدم رسیدگی صحیح آموزشوپرورش به این مساله و برخورد لازم با معلمان و مسوولان خاطی از نقاط ضعف بارز این دولت بود. همچنین لازم به ذکر است در حوزه زنان نیز عملکرد معاونت زنان ریاستجمهوری به نسبت قبل بسیار بهتر بود و پیگیری حفاظت از حقوق زنان و بیان شجاعانه مولاوردی در خصوص برخی مسایل از نقاط قوت عملکرد حوزه زنان بود. اما در برخی حوزهها به خصوص تدوین و تصویب کامل قانون حمایت از حقوق کودکان در مجلس کماکان نتوانستهاند به نتیجهای برسند.
در حوزه آسیبهای اجتماعی نیز حرف بسیار است و به گفتن چند نکته مختصر اکتفا میکنیم. یکی از اقدامات مفید افزایش فعالیت اورژانسهای اجتماعی در سراسر کشور بود که با کودکآزاری و همسرآزاری مقابله میکرد، اما برطرف شدن آسیبهای اجتماعی فقط منوط به دولت نیست و با توجه به گستردگی و زنانه شدن این آسیبها باید گفت آسیبی در سالهای اخیر کنترل نشد که انواع جدید هم از جمله فروش نوزادان زنان معتاد،گورخوابی، افزایش زنان کارتنخواب و افزایش میزان کودکان کار از جمله موارد چشمگیری بود که به وضوح در سطح جامعه دیده میشد.
در حوزه محیطزیست نیز عملکرد سازمان حفاظت محیطزیست تا حدودی زیادی قابل دفاع بود. چه در زمینه افزایش تعداد روزهای هوای پاک در پایتخت و استانداردسازی تولید بنزین و لغو تولید بنزین در پالایشگاههای پتروشیمی و چه در زمینه مبارزه با ریزگردها در جنوب کشور. با وجود اینکه همچنان گرد و خاک از عراق و عربستان در تمام فصول سال نه تنها خوزستان و سیستانوبلوچستان بلکه سایر استانهای غربی را نیز احاطه کرده است، اما با بارندگیهای اخیر و توقف عملیات نفتی در تالاب هورالعظیم و آبگیری مناسب این تالاب بین المللی، از میزان ریزگردها کاست و معصومه ابتکار بارها توضیح داده که دولت به تنهایی و ظرف دو و سه سال نمیتواند این معضل را برطرف کند. بر این اساس نه تنها به بودجههای عظیم، بلکه به همکاری کشورهای عراق و سوریه نیازمند است که هر دو به دلیل درگیری با داعش و جنگ کمتر به معضل ریزگردها میپردازند. ناگفته نماند وضعیت تغییر اقلیمی و جوی کشور با بارشهای سیل آسای اخیر در سیستان و بلوچستان نیز با وجود خرابیهای گسترده و خسارتهای بالا، اما به خشکسالی 18 ساله این استان تا حدود زیادی پایان داد و این امر نیز به کمک دولت آمد.
در حوزه آموزش عالی نیز باید گفت با وجود اینکه فعالیتهای دانشجویی به پیش از سال 88 و آن جنبش و تکاپو و پویایی بازنگشت اما فضای دانشگاهها بسیار بازتر شد. روسای برخی دانشگاهها که فضای بسیار بسته و دگمی در دانشگاهها ایجاد کرده بودند، تغییر کردند و سخنرانان منتقد نیز توانستند وارد دانشگاهها شوند و فضای امنیتی و احضار و استرس دایمی به دانشجویان وارد نمیشد. اینها فارغ از عملکرد ضعیف و نه چندان کارآمد وزیرعلوم فعلی بود و مسلما دولت در این مساله نمیتواند مقصر باشد چراکه در دو سال نخست دولت یازدهم، این مجلس سابق بود که اجازه حضور رضا فرجیدانا و محمد علی توفیقی از عناصر موفق، سلامت و ارزشمند دانشگاهی و علمی در این فضا را از جامعه دانشجویی کشور سلب کرد.با این وجود چنانچه عملکرد مثبت دولت روحانی در حوزههای محیطزیست، سلامت و آموزش عالی ادامه یابد، بسیاری از چالشهای حوزههای اجتماعی برطرف خواهد شد و شاید لازم باشد در صورت رایآوری دکتر روحانی، برنامههای اصلی خود را روی کنترل چالش آسیبهای اجتماعی و کاهش و ساماندهی آنها بگذارد.
نظر شما